جالبه كه خامنه اي از يك طرف به صحنه مياد و از خطوط قرمز نظام صحبت مي كنه و براي همه خط و نشون مي كشه كه كسي نمي تونه به ما زور بگه كسي نمي تونه ما رو وادار و مجبور به كاري بكنه كسي نمي تونه مانع پيشرفت ما بشه از طرفي با ترس و لرز روي لبه پرتگاه راه مي ره و مثل كسي كه طناب به گردنش باشه هر كاري حاضره بكنه تا اينكه ذره اين طناب شل بشه و راه نفسي براي خودش پيدا كنه
مثل همين حرفهايي كه چند شب پيش خامنه اي در مورد مذاكرات زد و باعث برانگيخته شدن واكنش هاي گسترده و متفاوتي هم در درون نظامش و هم در بيرون و در جامعه بين المللي شد، علي رغم اينكه همه مي دانند كه تصميم گيرنده نهايي در جمهوري اسلامي خود ولي فقيه هست اما براي هيچكس قابل پيش بيني نبست كه بالاخره نتيجه مذاكرات به كدام سمت خواهد رفت و اظهارات خامنه اي تصویر روشنی بهدست نمیدهد.
با نگاهي به روزنامه هاي حامي خامنه اي در رابطه با صحبت هاي او از جملاتي مثل «اتمام حجت هستهای»، «خطوط قرمز پابرجاست»، «تحریمهای مالی و بانکی باید هنگام امضای توافق لغو شود» و «آمریکا بهدنبال نابودی صنعت هستهیی ایران است» استفاده كردند اما از طرف مقابل و باند روحاني رفسنجاني و روزنامه هايي كه در اختيار دارند با 180 درجه تفاوت از «میتوان بر اساس عقل و محاسبه عقب گردهایی نیز داشت»، «دفاع از تیم هستهای»، «همه مسؤلان ایران بهدنبال توافق خوب، منصفانه و عزتمندانه هستند»، «حمایت جانانه از تیم هستهای» و «حمایت دوباره از تیم هستهای» صحبت مي كنند
سوالي كه پيش مياد اينه كه چرا حرفهای خامنهای یک هفته قبل از ضربالاجل چنین واکنش دوگانهیی را در درون خود رژیم برانگیخته؟ ؛ در بیرون رژیم چگونه است؟
نیویورکتایمز: «رهبر ایران خطوط سختسرانه خودش را سختتر میکند».
آسوشیتدپرس: «آیتالله ایران از ممنوعیت دسترسی بازرسان به سایتهای نظامی حمایت میکند».
رویتر: «اختلاف میان نظر مذاکرهکنندگان و رهبرشان»
فابیوس وزیر خارجه فرانسه: «بنظر میرسد سران رژیم ایران علاقمند به یک توافق اتمی نیستند».
آیا مطابق این تفسیرها، واقعاً خامنهای در اظهاراتش با توافقات مخالف است؟ اگر چنین است دوگانگی آشکار در برداشت از صحبتهای او در روزنامههای حکومت زير دست خامنه اي ناشی از چیست؟
جواب را در اينجا بخوانيد :
”در جستجوی جواب، نگاهی بهنکات اصلی اظهارات خامنهای ضروری است. او حدود 70دقیقه حرف زده است، اما اصلیترین نکات آن حداکثر 3دقیقه از حرفهایش را در برمیگیرد در مورد 2نکته اصلی: نحوه لغو تحریمها و موضوع بازرسیها.در مورد نحوه لغو تحریم ها از یک طرف میگوید: «تصریح میکنم، تحریم های اقتصادی و مالی و بانکی… باید فوراً در هنگام امضای موافقتنامه لغو شود». اما چند جمله بعد اضافه میکند: «البته لغو تحریم یک مراحل اجرایی دارد ما این را قبول داریم. اجراییات لغو تحریم با اجراییاتی که ایران به عهده میگیرد باید متناظر باشند، بخشی از این در مقابل بخشی از آن، بخش دیگری از این در مقابل بخش دیگری از آن». روشن است که این دو عبارت با هم متناقض است. لغو «فورا» و «هنگام امضا» با لغو «بخش» به «بخش» و «متناظر» با اجرای تعهدات، دو حرف متفاوت است. به این ترتیب او این «مرز سرخ» را هم گفته و هم رد کرده است.
در مورد بازرسیها گفته است: «بازرسیهای غیرمتعارف» و «پرس و جو از شخصیتها» را «به هیچوجه قبول ندارم» و «بازرسی از مراکز نظامی را هم نمیپذیریم».
این «مرز سرخ» بهصورتیکه خامنهای اظهار میکند، البته با مبانی قراردادی که 5+1 از آن سخن میگوید، در تناقض قرار دارد. اگر رژیم بر همین نظر اصرار کند، میتواند مذاکرات را بهبنبست بکشاند، اما بهنظر میرسد که خامنهای بهروش خاص آخوندی راههای «گریز» ی نیز در نظر گرفته است. مثلاً در همین سخنان پیشاپیش هر گونه عقبنشیی را هم مفروض دانسته و میگوید: «ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینهای نباید داد هیچ عقب گردی نسبت به بخشی از موضوعات نباید کرد». علاوه بر این در یک اقدام موازی، برای همین مرز سرخ هم راه خروجی تعریف کرده است. اقدام موازی تصویب طرح بهاصطلاح «الزام دولت به صیانت از حقوق هستهیی» در مجلس ارتجاع است که صبح دوم تیر (ساعتهایی قبل از همین سخنانش) توسط پاسدار لاریجانی بهرأی گذاشته شد و بهتصویب رسید. قبل از رأیگیری لاریجانی در یک جلسه غیرعلنی کوتاه به مهرههای باندهای رژیم حالی کرده بود که باید به این طرح رأی بدهند و این خواست خود خامنهای است. در این مصوبه در بند مربوط به ممنوعیت بازرسی از اماکن نظامی آمده است: «مصوبه شورای عالی امنیت در این مورد باید اجرا شود». گرچه در این طرح مشخص نشده است که این مصوبه چیست، اما روشن است که میتواند مرز سرخ «ممنوعیت بازرسی اماکن نظامی» را لغو یا تأیید کند. به این ترتیب خامنهای تنها یک هفته مانده به ضربالاجل همچنان به نعل و میخ میزند. از یک طرف تیم مذاکرهکننده را مورد تأیید و تشویق و تقدیر قرار میدهد، از یک طرف مرز سرخ میکشد و از طرف دیگر برای آن راه خروج باز میکند. یعنی در حالی که یک گام تا پایان مهلت بیشتر باقی نمانده همچنان میان «مرز سرخ» و «عقبگرد» بندبازی میکند و مشخص نمیکند که چه تصمیمی دارد. چرا؟ چون از یک طرف نمیتواند و نمیخواهد عمیقاً و ریشهیی از «بمبسازی» دست بردارد و از طرف دیگر مجبور است برای پایان تحریمها که حلقه تنگشوندهاش گلوی نظام را میفشارد، راهی بیابد. همچنین در قبال دلواپسان که جزیی از باند خودش هستند، بهشدت ضعیف و فشار پذیر است. در چنین وضعیتی روشن است که نهایتاً پیامدهای هر تصمیمی که بگیرد، چه خوردن زهر و چه تلاش برای کش دادن گفتگوها، بهگونهیی انفجاری بهدرونش خواهد ریخت و تمامی بحرانها را بیش از پیش تشدید خواهد کرد.”
0 comments:
Post a Comment