s

Monday, July 20, 2015

بالاخره برد برد؟ يا باخت باخت؟

در رابطه با توافق اتمي يك سري از دلواپسان نظام! آه و فغان و ناله سر دادن كه چيزي به نفع ما نشد و نبايد جشني براش گرفت و بيشتر عزاداريه و حسابي به روحاني و رفسنجاني تاختند
روزنامه كيهان هم كه چند روز پيش بخشي از صفحه اول خودش رو به تحليل متن توافق نامه اختصابص داده بود اشاره كرد كه ”میان آنچه رئیس‌جمهوری آمریکا بعد از اعلام توافق نهایی اظهار داشته است با آنچه حسن روحانی بیان کرده است، اختلاف 180 درجه‌ای وجود دارد!
اينها كساني هستند كه با گزينه برد - باخت (برد براي آمريكا و باخت براي رژيم) موافقند
دسته دوم خود رفسنجاني و روحاني هستند كه يا خودشون رو زدند به اون راه يا چون شعوري ندارند فكر مي كنند گل كاشتن و براي مردم ايران ”برد ” به ارمغان آوردن و دنبال جشن گرفتن و .......... هستند
با اين طمع كه تحريم ها برداشته بشه و با پولي كه بدست ميارن دوباره كارهاي قبلي خودشون يعني تروريسم و بنيادگرايي در كشورهاي ديگه و سركوب در داخل رو شروع مي كنند كه البته مغز يك بچه 2 ساله هم مي تونه اين موضوع رو تاييد كنه كه اين فقط وهم و خياله 
اين دسته ”برد” رو به اسم خودشون و ”باخت” رو براي آمريكا ثبت مي كنند 
از طرفي اوباما و جان كري و كاترين اشتون و بقيه سرانِ قومِ ”غرب” پشت هم موضع گيري مي كنند و تاكيد كه اولين خطا از جانب رژيم آخرين خطا خواهد بود و پيامدهاي خودش رو به همراه داره 
مثلا جان کری در آخرين موضع گيري خودش مي گه ما دارای طرح و برنامه برای مقابله با رژیم ایران هستیم يا اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا ياداوري مي كنه كه گزینه نظامی علیه رژیم ایران روی میز است
پس اين داستان برد و باخت چي ميشه ؟ واقعيت چيه ؟

واقعيت موجود در صحنه اينه كه هر دو طرف باختند و هر كدوم تلاش مي كنند با توجيه و پرو بال دادن به اين توافق ”برد ” رو به نفع خودشون جلوه بدن 
واقعيت اينه كه رژيم از خط قرمز هايي كه 12 سال پاي اون ايستاده بود بالاخره كوتاه اومد و مجبور شد در برابر آمريكا كوتاه بياد و دست به كارهايي كه آمريكا گفت بزنه فقط براي اينكه تيغ تحريم ها رو از روي خودش برداره و طناب داري كه از تحريم ها به گردنش هست رو كمي گشاد كنه كه بتونه نفس بكشه 
ولي فقيهي كه اين همه سال حكومتش به دو مرزسرخ بند بود الان ديگه اين مرز سرخ ها رو نداره 
يك مرز سرخش اتمي بود چون باهاش ادعاي قدرت مي كرد و تا مي تونست در منطقه آشوب به پا مي كرد و اينطوري صداي مخالفان رو حتي در دولت خودش مي بست 
مرز سرخ دوم هم قيام بود كه هر روز صداي مردم به جان آمده از پرستارها و معلمين و كارگران و زنان و بقيه اقشار جامعه بيشتر مي شه ، تا الان رژيم تلاش مي كرد با سركوب اين اعتراض ها از ادامه آنها جلوگيري كنه 
ولي بعد از اين توافق و نقاط ضعفي كه عيان شد ، ديگه نمي تونه جلوي اين اعتراض ها رو بگيره ، و نه پولي داره كه به جيب تروريسم در كشورهاي ديگه بريزه و باهاش همه رو مجبور به سكوت كنه و نه هيمنه و ابهتي براش باقي مونده كه در منطقه و درون خودش كسي ازش حساب ببره 
اين وضعيت خامنه ايه كه از سر ضعف مفرط نمي دونه چكار كنه
ولي فقيهي كه مرز سرخ هاش رو از دست داده و فقط يك پوسته ازش باقي مانده 
در اين شرايط هم نوبت ماست كه با تمام قوا بهش ضربه بزنيم و از بالاي دره سرنگوني به پايين پرتش كنيم
راهي كه نه عظما و دلواپسان و روحاني و دل آرام ها هيچكدام نمي تونند مانعش بشن و راه گريزي براشون متصور نيست 

0 comments:

Post a Comment