s

علت اين همه اعدام چيست؟

اعدام فقط يك هدف داره مسخ كردن مردم و منكوب كردن ارزشهاي انساني كه در وجود هر انساني به وديعه گذاشته شده

قيـــــــــــــــــــــــام ديگري در راه است

قيام واعتراض تنها چيزيه كه رژيم ازش مي ترسه ،اگه سرنگوني اين رژيم و آزادي اين خاك با قيام واعتراض بدست مياد پس حالا بجنگ تا بجنگيم

نظر قرآن در مورد اعدام چیست؟

آيه اي كه به تنهايي ”اعدام ”رو زير علامت سوال مي بره

برگزاري كلاسهاي تببين آقاي مسعود رجوي در دانشگاه شريف – قسمت اول

سخنان رهبر مجاهدين خلق در رابطه با حقيقت آفرينش و هستي در زمين چمن دانشگاه شريف

Tuesday, June 30, 2015

چرا خامنه‌ای از بازرسی های آژانس می‌ترسد؟

هربار خامنه‌ای در مورد مذاکرات هسته‌یی اظهارنظر مي كند واكنش هاي زيادي از داخل و خارج بوجود ميايد
علت دو گانه گويي خامنه اي اين است كه نه خودش و نه نظامش نمي توانند عواقب جام زهر را بپذيرند اگر ولي فقيه چنين ظرفيت و تواني براي اينكه يك نظام بدون بمب داشته باشد خيلي زودتر از اين ، مسئله هسته اي را تعيين تكليف مي كرد 
خامنه اي در صحبت با سردمداران نظام با بازرسي مراكز نظامي مخالفت كرد و آن را بازجويي از كارشناسان هسته اي و امري غير قابل قبول خواند.

خامنه اي در صحبت هايش گفت به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی «بدبین» است و آن را مستقل نمی‌داند و اينكه آژانس بايد اطمينان پيدا كند حرف نامعقولي است، چگونه اطمینان پیدا کند؟ مگر این‌که وجب به وجب این سرزمین را بازرسی کند». و در ادامه «بازرسیهای غیرمتعارف، پرس و جو از شخصیتهای ایران و بازرسی از مراکز نظامی» را یکی از خطوط قرمز هسته‌یی اعلام کرد
حال سوال اين است كه اگر خامنه اي و رژيمش ريگي به كفش ندارند چرا اينقدر از بازرسي سايتهايش توسط آژانس بين المللي نگران و وحشت زده است ؟
وقتي اينقدر اصرار دارند كه هدف اين سايتها براي توليدات برق و نيازهاي داخلي و با هدف صلح آميز است و بمب اتمي نيست و وانمود مي كند دست از اتمي و درست كردن بمب كشيده پس چرا اينقدر مي ترسد ؟
چرا خامنه اي در صحبت هايش به صحبت آژانس بين المللي با كارشناسان اتميش را ”بازجويي” مي نامد،مگر آنها از چه چيزي با خبرند يا كارشان چيست كه اينقدر صحبت با آنها حساسيت خامنه اي و نظامش را برمي انگيزد ؟
چه چيزي زير وجب به وجب خاك ايران پنهان كرده اند كه از آشكار شدن آن هراس دارند ؟

اگر بازرسان با آزادي عمل بتوانند كارشان را بكنند، گزارشات خود را بدون مزاحمت كامل كنند و صلح آميز بودن برنامه اتمي رژيم را تاييد كنند كه به نفع رژيم است و تحريم ها را با سرعت بيشتري مي توانند لغو كنند .
پس علت اين همه نگراني و پافشاري و خط و نشان كشيدن براي چيست ؟
با موضعگيري هايي كه هر بار خامنه اي مي كند نشان مي دهد كاسه اي زير نيم كاسه است و باعث ايجاد شك و ترديد بيشتر در جامعه بين المللي مي شود ، و از طرفي نشان مي دهد رژیم چه بخواهد چه نخواهد در تله اتمی‌گیر افتاده و راه برون رفت ندارد و نمي تواند مانع سقوط رژيمش در غرقاب تحريم ها شود.

Sunday, June 28, 2015

شکست استراتژی اتمی

در ربع قرن گذ شته يكي از پايه هاي قدرت آخوندهاي ايران برنامه اتمي بوده است ، ولي امروز همين قدرت و برنامه اتمي به اسباب ضعف و بن بست رژيم تبديل شده است 
اين تعبيري است كه خانم رجوي در بزرگترين گردهمايي سالانه ايرانيان در پاريس در 23 خرداد كرد

خانم رجوي پرسيد :چرا ولایت‌فقیه که دو الی سه ماه با کسب ظرفیت تولید بمب فاصله داشت، به توافق ژنو تن داد؟
اين سوالي است كه هر كس دنبال پاسخ آن است و هر كس ميخواهد دقيقا بداند علت تن دادن آخوندها به توافقات اتمي چه بود آن هم در دوراني كه از برنامه اتمي به عنوان يك استراتژي براي بقاي خود استفاده مي كرد 
پاسخ خانم رجوي به اين سوال است :
” زیرا ولايت فقيه از فوران دوباره قیامها ترسید. زیرا اسبهای استراتژی اتمی دیگر از نفس افتاده است و به قول وزیر خارجه همین رژیم، توان استراتژیک حکومت تخلیه شده است. در نتیجه این رژیم، با توافق ژنو بی‌ثبات‌ شد و با بیانیه لوزان بی‌ثبات‌تر.
خامنه‌ای حتی نتوانست از خمینی دجال تقلید کند و مانند سر کشیدن زهر آتش‌بس یک‌باره توافق لوزان را بپذیرد. حرف او این است که من نه مخالفم نه موافق، یعنی رژیم ولایت‌فقیه در بن‌بست است. در مورد توافق نهایی نیز واقعیت این است چه آن را امضا کند، چه امضا نکند، در محاصره بحران سرنگونی‌ است”

Wednesday, June 17, 2015

هر شب ستاره اي به زمين مي كشند و باز اين آسمان غم زده غرق ستاره هاست

ديدن خبر اعدام منصور اروند خيلي ناراحت كننده بود 
نه اينكه شناخت قبلي ازش داشته باشم ، حتي تا حالا اسمش رو هم نشنيدم 

ولي از ديدن عكسي كه با دخترش دل هر بيننده اي به درد مياد ، منصور چندمين هموطن كرد ماست كه وقتي اعدام مي شه يك دختر كوچولو داره ، ياد مهنا احمدي دختر حامد احمدي افتادم و عكسهايي كه ازش منتشر شده بود 
خيلي سخته باور كني در سال 2015 كشورت در چنگال آخوندايي اسيره كه به زور سركوب و اعدام ميخوان خودشون رو سرپا نگه دارن
در حالي كه اعدام و حلق آويز مربوط به قرنهاي اول بعد از ميلاد مسيح هست 
تنها علت اين جنايت ها فقط يك چيز بيشتر نيست 
ضحاك مار به دوش براي بقاي خودش نياز داره هر چه بيشتر خون جوونهاي ايران رو بخوره و چه كسي بهتر از انسان هاي آگاهي كه مي دونن تو اين مملكت چي مي گذره و چطوري مي شه جلوي اين ديو سياه ايستاد و سرش رو به زمين زد 
آخه اگه اينها زنده بمونن راه زمين زدن آخوندا رو به بقيه هم نشون مي دن و تكثير مي شن 
اون وقت ديگه فرصتي براي اين آخوندها باقي نمي مونه كه بخواد حكومت كنه 
من كه منصور اروند و حامد احمدي و احسان فتاحيان رو نه ديده بودم و نه مي شناختم 
ولي از تصاوير هر كدوم مي شه عزمشون رو فهميد 
مي شه بخوبي درك كرد علت سرفراز شدنشون بر چوبه هاي دار چي بوده 
مي شه عشق به زندگي رو از عمق نگاهشون ديد و حس كرد
منصورها و احسان ها و حامد ها كم نيستن
تعدادشون 120 هزاره 
120 هزاري كه سي هزارتاشون توي يك ماه سر به دار شدن 
120 هزاري كه از خون پاكشون يه رود خروشان راه افتاده كه ديگه به پايان عمر اين جنايتكارها باقي نگذاشته 
اين خونها گم نمي شن محو نمي شن تو دل تاريخ ثبت مي شن 
خونهايي كه صاحب داره و صاحبش هم سازمان مجاهدين خلق ايرانه 
اين خونها درخت آزادي ايران رو آبياري مي كنن 
اين درخت گل داده و به زودي ميوه هم خواهد داد 
ثمره و ميوه اين درخت، آزاديه ايران اسيره
دير نيست روزي كه هر آخوند به دست خلق قهرمان ايران به يك تير برق آويزون بشه 

Tuesday, June 16, 2015

پيامي از نسل ما به جووناي نسل آينده

سلام به شما جووناي نسل آينده 
شما كه محو نمي شه از لباتون خنده 
شما كه نفس مي كشيد تو هواي آزادي 
شما كه زندگيتون عجينه با شادي

 

تو روزگار شما جون آدم ارزون نيست 
كسي به جرم تفكر تو كنج زندون نيست
سزاي بال پرنده گلوله بارون نيست 
جنايت آسون نيست 

روي سنگفرش خيابونتون 
نمي شه ندايي ديگه غرق خون
كسي به اسم ولايت به نام دين و خدا 
نمي گه آي خلايق مباحه خون شما 

خلاصه عصر شما, عصر صلح پاينده اس زمان خوب رهايي، زمان آينده اس
براي نسل شما خط فقر و خط بقا  فقط دو فصل عجيب از كتاب ديروزه 
نه داغ و دار و شكنجه نه تيغ و پنجه زور نه بند و قفل و اسارت نه قيچي سانسور 
نمي دوني چيه معناي كودك و كوچه نديده اي جووني بگه بيا اي مرگ كه زندگي پوچه 
كسي نمي ده خبر از فرار دخترها كسي نمي گه بريدن پر كبوترها
تو روزگار شما هر كي هست خوشبخته  كسي نمي گه كه اي واي زندگي سخته
خوشحالم
از اينكه حال شما خوبه شاد وخوشحالم 
از اينكه خاك شما سبزه آسمونتون آبي از اينكه رنگ شباتون هميشه مهتابي
از اينكه بغض  غريبي تو صداتون نيست از اينكه حلقه اشكي تو نگاتون نيست 
من از تصور آزادي شما شادم پر از اميد و پر از شور و شوق ميلادم 
براي نسل شما، ما گذشتگان هستيم مسافراي قديمي اين جهان هستيم 
ميخوام بگم كه بدونيد روز ما شب بود هميشه جاي قمر حول و حوش عقرب بود 
ميخوام بگم كه بدونيد واسه ما پرواز يه حرف و واژه ممنوع بود از آغاز
رو بوم خاطره هامون خطوط خون پيداس همين كه تو دل ماس از نگاهمون پيداست 
ولي ميخوام كه بدونيد نسل ما امروز  هزار بار شكوفاتره از هر روز 
ما از هجوم سپاه ستم نترسيديم به جاش ايستاديم به جاش جنگيديم 
ما به زنجيرا عادت نكرديم  تو شب نكبت نا اميدي فكر يه خواب راحت نكرديم
ما فقط بي تفاوت نَشستيم توي اين بت كده بت شكستيم 
تو سكوت سياه زمانه  وقتي ممنوعه شد هر ترانه 
ما صدامون رو آزاد كرديم  دردامون رو فرياد كرديم
شب شد از عزم ما پاره پاره  كهكشون ساختيم از ستاره 
ما به دلمردگي تن نداديم خاكمون رو به دشمن نداديم 
رد شديم از نمي شه نبايد از اگر كاشكي يا كه شايد 
حرف ما از همون اول اين بود 
مي توان مي توانيم وبايد ما همه مي توانيم و بايد 
آهاي آدمهاي نسل آينده خوشحالم از اينكه حال شما خوبه شاد و خوشحالم 
من از تصور آزادي  شما شادم پر از اميد و پر از شور و شوق ميلادم

پرچم شير و خورشيد ما



طي ساليان گذشته هر كجا را نگاه مي كردي ايران و ايراني به آخوند جماعت شناخته مي شد و اين بسيار دردناك بود ، چون از روز اول انقلاب 57 مردم ايران ”نه” تاريخي خودشون رو به اين رژيم گفته بودند 
در نگاه اول ، اسم ايران با مشتي آخوند كه به دزدي و جنايت و ويرانگري مشغول هستند گره ميخورد 
ولي براي هر كس كه ميخواست نگاه عميق تري به ايران داشته باشه موضوع كاملا متفاوت بود و هست 
از فراز و از بلنداي تاريخ ايران كه بگذريم ، برجسته ترين قله ، مبارزاتيه كه قبل از سال 1285 شكل گرفت و به انقلاب مشروطه منجر شد ، اين، علاوه بر تاريخ هخامنشيان و دوران پادشاهي كوروش كبيره كه هر ايراني به آن  مفتخره
اما الان قله بالاتري براي ايران ما  و به اسم ايرانِ ما در دنيا ثبت و ماندگار شده 
آن هم پرچم زيبا  و پر شكوه شير و خورشيده كه پس از قرن ها از زير لايه هاي زنگار گرفته تاريخ بيرون كشيده شده و با هر 
نگاه به آن، قلبم پر از عشق و اميد مي شه

امروز آخوندها ديگه نمي تونن نمايندگي ايران روحق انحصاري خودشون بدونن و از اين نام سوء استفاده كنن
سالهاست كه پرچم شير و خورشيد نشانِ ما در دستان قدرتمند زني است به نام مريم رجوي كه همه او را به نام مريم رهايي مي
شناسند 

كسي كه چون خورشيد حفاظت از اين پرچم ، اين خاك و مردم رنج ديدة اون رو به عهده داره و سالهاست كه با جانش داره بهاي آزادي اين خاك رو مي پردازه 
گرچه آخوندها هميشه تلاش كردن با دروغ هايي كه در موردش مي گن چهره اش رو مخدوش كنن كه البته زهي خيال باطل 
چون چهره خورشيد كه قابل پوشاندن نيست حتي با سياه ترين پرده هاي سانسور و دروغ 


در تاريخ انقلابيون زيادي بودن كه ديكتاتورها تلاش كردن اسمشون رو خراب كنن 
ولي مگه تونستن ؟
هميشه با ديدن پرچم شير نشان ايران با خودم مي گم درسته خاكمون اسيره ، درسته نسل ما رو سوزوندن و همه به اسم نسل سوخته مي شناسن، درسته مملكتمون ويران شده و آخوندهاي جنايت كار ميهن ما رو به باد دادن ، درسته اين همه بدبختي تو كشورمون وجود داره 
ولي اينها همه داستان ايران نيست و نمي تونه باشه ايران ما يك وجه اصلي هم داره اون هم مقاومت مبارزه ايستادگي و تلاش براي آزادي به هر قيمته 
اين روزا توي دنيا ايراني رو به اسم جنگجويان آزادي  مي شناسن 
رژيم اين رو خيلي خوب مي فهمه و تنها دليلي كه نمي ذاره مردم داخل ايران با مجاهدين و هواداران مجاهدين پيوند بخورن و با تمام امكاناتش تلاش مي كنه جلوي اين ارتباط رو بگيره همينه 
ولي براي كساني مثل ما كه چند سالي هست از نزديك و شبانه روز با مجاهدين در ارتباطيم فهم و درك و استنباط ما از اين مقاومت و مجاهدين ، يك چيز ديگري است كه جاي حرف بسيار دارد 
به اميد روزي كه خاك پاك كشورمون ايران رو پس بگيريم و از نو شروع به آباد كردن اون بكنيم
آباد كردن نسلي كه فقط درد كشيده و وقتش رسيده كه روي آزادي رو ببينه 
آباد كردن خاكي كه هيچ قيمتي نمي شه براش گذاشت
ميخ كردن ارزشهاي انساني كه جزو ذات و تاريخ حقيقي ما بوده و از اونجايي كه با ماهيت آخوندها در تضاد بوده از بين بردنش 
فخر هر ايراني و فخر ايران زمين هم اينه كه يك زن اين پرچم رو به دوش داره و همه عشق و اميد خودش رو براي كوبيدن اين پرچم بر فراز دماوند به كار مي بره 

به اميد طلوع شير و خورشيدي كه تا الان حافظ و افتخارِ پرچم سه رنگ ما بوده و هست 


Sunday, June 14, 2015

افشاگری تکان‌دهنده در ميتينگي با عنوان ”چه باید کرد؟”


روز 22خرداد 1359، در شرایطی که خمینی خفقان و سرکوب را به ‌اوج بی‌سابقه‌یی رسانده بود، میتینگ 200هزار نفری مجاهدین در استادیوم امجدیه تهران برگزار گردید. از همان اولین روزهای بعد از پیروزی قیام 57، تهاجمهای وحشیانه چماقداران و پاسداران رژیم به ‌آزادیهای مردم آغاز شده بود. خمینی به ‌راستی می‌خواست برای تحکیم پایه‌های حکومت ولایت ‌فقیه خود درکوتاهترین زمان، اختناق مطلق را حاکم کند و هر مخالفی را از پیش پای خود بردارد. برای هرکس که در آن روزهای پرتلاطم شاهد خیانت آشکار خمینی به ‌آرمانهای انقلاب بود، اولین سؤال این بود که انقلاب ایران به ‌کجا می‌رود و در این شرایط، چه باید کرد؟

روز 22خرداد 59 مسعود رجوی در سخنرانی تاریخی خود در میتینگ امجدیه که به‌رغم همه محدودیتهای ایجاد شده توسط ارتجاع و تهاجمهای گله‌های مزدوران حزب‌اللهی، 200هزار نفر در آن شرکت کرده بودند، در زیر باران گلوله و گاز اشک‌آور این سؤال بسیار اساسی را در برابر همه مردم ایران و به‌خصوص اقشار آگاه و نیروهای ترقیخواه و انقلابی قرار داد:

چه باید کرد؟
«چه باید کرد؟» افشاگری تکان‌دهنده و تعرض سیاسی‌ـاجتماعی مجاهدین علیه استبداد و انحصارطلبی، علیه جنایتها و یکه‌تازیهای ارتجاعی خمینی و پاسداران و چماقدارانش بود که با تهاجمهای پی‌درپی خود و با کشتار و سرکوب مجاهدین، می‌خواستند آزادی و پرچمداران ‌‌آن ‌را‌ به‌ مسلخ ببرند و دیکتاتوری زیر پرده دین را حاکم کنند. این سخنرانی در شرایطی که یورش چماقداران ارتجاع یک لحظه قطع نمی‌شد، ایراد شد و یک ‌بار دیگر فضای سیاسی ایران را به‌لرزه در‌آورد.


لينك دسترسي به كليپ هاي سخنراني :
كليپ شماره 1
كليپ شماره 2
كليپ شماره 3
كليپ شماره 4
كليپ شماره 5
كليپ شماره 6
كليپ شماره 7


Saturday, June 13, 2015

می‌توان زنجیر را از هم گشود

تنها چند بيت بيشتر نبود ولي 
تمام وجود آدمي را تكان مي داد 
كلماتي پر قدرت و چنان محكم كه اميد را بر زمين ميخ مي كند 

می‌توان زنجیر را از هم گشود
رو به دریا شد 
روان مانند رود 
می‌توان با آرمانی پر فروغ
ظلمت بیداد را ویران نمود
می‌توان و باید آری همصدا
هر دم از آزادی ایران سرود
بی‌گمان آینده از آن شماست
بر شما و رزمتان صدها درود 

شركت ايرانيان از 70 كشور دنيا در گردهمايي در پاريس


امروز شنبه 23 خرداد بيش از600 قانونگزار و شخصيت سياسي تراز اول از تمايلات مختلف سياسي و حقوقدانان برجسته در گردهمايي عظيم ايرانيان و حاميان مقاومت ايران در پاريس شركت كردند 
اين گردهمايي با عنوان «متحد عليه بنيادگرايي اسلامي و تروريسم، تغيير رژيم توسط مردم و مقاومت ايران» با شركت شخصيتها و هياتهايي از 70 كشور از 5  قاره جهان از ساعت 1300 در سالن ويلپنت در پاريس شروع شد
سخنرانان 3 كانديداي رياست جمهوري آمريكا، رييس ستاد پيشين نيروهاي مسلح، وزير سابق امنيت داخلي، رئيسان سابق اداره

تحقيقات فدرال (اف.بي آي) و اداره مركزي اطلاعات، فرمانده سابق تفنگداران دريايي و رييس ستاد نيروي زميني، بودند
سخنران اصلي جلسه خانم مريم رجوي در برابر كهكشاني از ستاره كه جان خود را فديه آزادي مردم ايران كردند اداي احترام كرد

:ادامه اين مطلب در لينك زير