s

Saturday, August 15, 2015

كلاس هاي تببين جهان آقاي رجوي در دانشگاه شريف - قسمت اول


اولين قسمت از كليپ هاي آموزشي آقاي رجوي كه در رابطه با حقيقت آفرينش و هستي و تكامل تدريس شده ضميمه است
در سال 59 كلاس هاي تببين جهان آقاي مسعود رجوي در دانشگاه شريف برگزار شد كه موضوع آن حقيقت آفرينش و هستي و تكامل بود


اين كلاس ها  با 10 هزار نفر داراي كارت ورودي و صدها هزار نفر بصورت مداربسته و به شيوه هاي مختلف در شهرهاي ديگر مورد استقبال قرار گرفت  

در همين رابطه و با توجه به محبوبيت آقاي رجوي و بحثهاي تاثيرگذارش بود كه خميني ميخواست تفسير قران را تدريس كند ولي با توجه به درجه ارتجاعي بودن تفكر و انديشه اش نه مي توانست اين كار را بكند و نه كسي تحت تاثير قرار مي گرفت
روزنامه لوموند فرانسه در تاريخ شنبه 29 مارس 9 فروردين 59 در مقاله اي درباره كلاس هاي آقاي رجوي نوشت :

 مسعود رجوي

يكي از وقايع بسيار مهمي كه نبايد در تهران از دست داد و نبايد به آن بي توجه بود دروس فلسفه اي و مقايسه اي است كه آقاي مسعود رجوي هر جمعه بعدازظهر تدريس مي كند
در حدود 10 هزار نفر با ارائه كارت ورودي در زمين چمن دانشگاه شريف به مدت 3 ساعت به سخنان رهبر مجاهدين خلق گوش فرا مي دهند
آقاي رجوي با سخنوري آموزنده اش و نيز جواني خود (وي 32 سال بيشتر سن ندارد ) طرفدار بسيار دارد
ميتينگ هاي سياسي كه وي در پايتخت و شهرستان ها برگزار مي كند توده هاي 100 هزار نفري 200 هزار نفري و بعضي اوقات 300 هزار نفري را جلب مي كند

در اين كليپ در شروع در رابطه با انفجار اوليه و هستي با يك متن شيوا توضيحي داده مي شه و به خلقت انسان و مسير آزادي و رهايي او مي رسه

از آن بيكرانه دور دست زمان آنجا كه بزرگترين نيروي هستي در خردترين ذره هستي متكاثف بود مهيب ترين انفجار پديد، آمد انفجاري كه آغاز بود.
 از آنجا بود كه عقربه زمان گرديد، مكان معنا پيدا كرد و جهان تولد يافت
در تلاطم پيدايش ذرات ونيروها ، در پيدايش بيشكل ترين پديده ها و در آشفتگي آن آغاز هستي آفريدگار تمامي اين اشكال، سمتي، مسيري و هدفي را نشانه رفته بود.
سمتي كه ميلياردها سال امتداد يافت تا درمنزلگاهي شگفت سياره اي بي مانند را پديد آورد
سياره اي آبي          
سياره آبي چرخيد و چرخيد، صدها هزارها ميليون ها بار، گويا جبر زمان را به سخره مي گيرد.
نطفه اي در بركه اي راكد بسته شد، اين آغازي دگر بود
آغازي بر دگرگوني گوي گرداني در منظومه اي بلورين
سياره آبي چرخيد و چرخيد
آن نطفه از آغاز گذشت، به پايان راهي بس دراز رسيد، آن جا كه بزرگترين دگرگوني رخ داد
انسان پا به هستي نهاد و رفت تا در فراز و نشيب تكامل، از دل جبرهاي كور گام بر مسير رهايي و آزادي گذارد


0 comments:

Post a Comment